انسان ذاتا سیاسی است!
انسان ها در طول تاریخ همیشه به صورت جمعی زندگی می کردند چرا که راهی جز این برای زندگی وجود ندارد، موجودی ضعیف با عمری کوتاه و بسیار آسیب پذیر. اما دارای قوه ای بسیار گرانبها، که همین موضوع باعث شد که پی به ناتوانی و نیازمندی خود به غیر ببرد: قوه ی عاقله.
به وسیله آن فکر می کند و آسیب ها و خطرات و نقاط قوت را می فهمد و با توجه به آن ها می تواند در امور مختلف تصمیم گیری کند.
یکی از نتایجی مهم که او (انسان) در تفکر و ادراک خود به دست آورد نیاز شدید و ذاتی او به اجتماعی زندگی کردن بود، او فکر کرد و نقاط قوت و ضعیف این تصمیم سرنوشت ساز را دید و سپس تصمیم گرفت.
نقاط ضعفی همچون:محدود شدن آزادی،ملاحظه دیگران را داشتن،از خود گذشتگی و حتی گاهی فدا کردن جان خود. و نقاط قوتی مثل:استفاده از نیروی فکری و جسمی دیگران،رسیدن به چیز هایی که به تنهایی نه تنها ممکن نبود بلکه قابل تصور هم نبود، جامع بین شدن، قوی شدن،با اراده شدن و در نتیجه رسیدن به کمال با راه میانبر،که در صورت غیر آن شاید ممکن نباشد نه این که راه آن طولانی تر باشد.« در نتیجه یکی از اهداف خلقت و یا لازمه رسیدن ما به هدف خلقت ما ضرورتا اجتماعی زندگی کردن است.
درنتیجه تصور ضرورت تشکیل جامعه و اجتماعی زندگی کردن بدیهی است و نیازی به فکر کردن هم ندارد.
+علی معلمی