فرزندان اسلام
امروز کتاب روشنی و خاموشی فردی را می خواندم به نام سید مصطفی حسینی افغانی بود البته بهتر است او را فرزند ایران صدا بزنیم فرزند ایران٬ چون خیلی شبیه ایرانیها بوده؛ شاید هم فرزند اسلام چون برای دفاع از حریم اسلام رفت
این فرزند اسلام ۲۰ بهار بیشتر ندیده بود که در اردیبهشت ۱۳۹۴ پرکشید و من
تمام مدتی که کتاب را ورق میزدم انگار او را در کنار خودم احساس می کردم نجابت خاصی داشت حتی در خیالم هم اول در زد؛
رفتارش برایم خیلی عجیب بود در عین حال که تبسمی داشت و پر انرژی به نظر می رسید ولی مثل افراد ٬۵۰ ۶۰ ساله رفتار میکرد
و امید در چشمانش موج میزد
خلاصه چند دقیقه ای که در کنارم بود محبتی بین ما ایجاد شد انگار ۲۰ سال است در کنار هم هستیم؛
ولی انصافا متوجه شدم که این شهید از آنهایی نبود که یک شبه متحول شده باشد رفته باشد و در سوریه شهید شده باشد
بیست سال روی نفسش پا گذاشته بود
بیست سال حواسش به خودش و اطرافیانش بوده که شهید شده
پس از سید مصطفی ها درس بگیریم پس حواسمان به خودمان باشد
ای فرزندان اسلام خبری از امام زمانتان دارید
سربازان اسلام فرماندمان کجاست
مگر میشود سربازی بروی و فرمانده ات را نبینبی
پس جوری رفتار کن که جلوه ای در چشمان امام زمانت داشته باشی
اگر موفق شدی سلامم را نه٬ شرمندگی مرا هم به آقا برسان
+سرباز کوچولو