شهید:عاشق حقیقی
وقتی صحبت از عشق و عاشقی به میان می آید ، دست و دلم میلرزد؛
بخصوص زمانی که سخن از یک عشق حقیقی در میان باشد.
به نظرم ، عاشق حقیقی کسی است که عشق حقیقی را درک کرده باشد ، مسیر رسیدن به معشوق را به پایان رسانده و
در آخر این جاده ی عشق ، معشوق خود را در آغوش گرفته باشد.
تنها عده ی قلیلی هستند که این مسیر را با همه ی مزاحمت های شیطانی اش به انتها میرسانند.خوشا به حال عاشقی که برای رسیدن به یگانه معشوقش جسم و روح خود را از هر اسارتی آزاد میکند.
به راستی که شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
اصلا مگر میشود شهید شوی و بمیری؟!
شهادت تازه اول وصال عاشق و معشوق است.
وااااای!
چه رسیدنی!
چه وصالی!
وصالی که در آن هیچ فصل و جدایی راه ندارد.
راستی تعریف تو از شهید چیست؟
شهید یعنی ، خود را ندیدن و تنها معشوق را نظاره کردن.
شهید یعنی خود را خالص کردن برای یکی شدنِ با معشوق.
اصلا شهید یعنی سراپا معشوق.
گرچه سخن گفتن از شهید سخت است.
واقعا که نمیتوان فهمید شهید کیست و شهادت چیست.
مگر وسعت نام شهید اجازه میدهد که او را توصیف کنی؟!
اگر میخواهی به درک وسعت نام شهید برسی باید وسعت روح خودت را بسنجی.
تا وقتی که دست و دلت به دنبال دنیا طلبی باشد ، نمیتوانی شهید را درک کنی .علتش این است ؛ اصلا دنیا نمیتواند خودش را برای شهید وسعت دهد.
قرارمان این بود دیگر😉
اول باید ظرف وجودمان را مهیا کنیم.
یعنی میشود قبل از رفتن ، روحمان را برای اوج وصال بندگی و عشق بازی با چنین معشوقی مهیا کنیم؟
خدا کند...
آمین.
+مرتضی نادعلیان
سحرگاه ۱۳ شوال ۱۴۴۰